معنی پری (irop)، اشباع، زیر ریزی, معنی پری (هقخح)، اشباع، زیر ریزی, معنی /cd (irop)، اafاu، xdc cdxd, معنی اصطلاح پری (irop)، اشباع، زیر ریزی, معادل پری (irop)، اشباع، زیر ریزی, پری (irop)، اشباع، زیر ریزی چی میشه؟, پری (irop)، اشباع، زیر ریزی یعنی چی؟, پری (irop)، اشباع، زیر ریزی synonym, پری (irop)، اشباع، زیر ریزی definition,